20 شهریور 90
این عکس ها مربوط به 20 شهریور 90 هست. که مامانی وقت نکردن زودتر از این تو وبلاگم بذارن. من و دایی امین و پسرخاله مهرشاد و خاله لاله و مامانم رفته بودیم پارک ، کلی هم بهمون خوش گذشت. تو این عکس دایی امین پشتم نشسته. حتما خودتون متوجه شدین که مهرشاد کدوم یکیه! آفرین! اونی که پشت من نشسته، یه دست و هورای بلند برای اونایی که حدسشون درست بود، دست و هوراااااااااااااا ...
نویسنده :
مامان لیلا
9:18
مهندس کوچولوی مامان چطوره؟
یک روز تعطیل در ایج
یه روز جمعه توی شهریور نود با فامیل رفته بودیم ایج(شهری است واقع در استان فارس) کلی هم بهمون خوش گذشت (بهتون پیشنهاد میکنم حتما یه سر برید خیلی خوش آب و هواست). معرف حضورتون که هست. بله ایشون آقا میلاد هستند که کاکا منوچهر منو انداخته تو آب. هر چی مامانم جیغ جیغ کرد که بابا بچه سرما میخوره، آب سرده پاهاش بی حس شده ، ولی کاکایی گوش نکرد که نکرد (بین خودمون باشه ها ولی من هم اصلا دلم نمی خواست از آب بیام بیرون و کلی بهم خوش گذشت) تو این عکس دایی امین مشغول آبتنی بودند من هم لباس ایشون را پوشیدم. ...
نویسنده :
مامان لیلا
16:14
چند تا عکس از روز پنج شنبه شهریور نود
تو این عکسها آقا میلاد آماده است تا با مامانی برن شیراز آخه مامانی ماموریت داره. میلادی داره سعی میکنه از پله ها بره پایین چونکه قبلا یه بار از پله افتاده میترسه و پشتکی داره میره پایین. ...
نویسنده :
مامان لیلا
16:01